{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
از سرم دست برنمی دارند خاطرات خوش نداشته ام
باران سربی میشود وقتی نیستی میریزد بر سرم خاطراتت
بعضی اوقات فکر می کنم که شاید بهشت خاطرات گذشته باشد
بعضی درد ها را باید نوشت بعضی درد ها را باید گفت بعضی درد ها را باید کشید …
غمگینم همانند گمشده ای که بجای اینکه دنبالش بگردند ، بیشتر فراموشش میکنند …
من همونم که میگفتی به هزار گریه میارزه پس نزا از غمه دوریت شونه های من بلرزه
خدايا ! در برابر هر آنچه انسان ماندن را به تباهي ميکشد مرا با نداشتن و نخواستن رويين تن کن … علي شريعتي
نشناخته را محرم هر راز مکن قفل دل خود بر همه کس باز مکن در قلک دل براي آينده خويش جز عشق خدا هيچ پس انداز مکن
اي خدا اي بي پناهان را پناه رهنماي عاشق گم کرده راه ره نمي دانيم بنما راهمان نيستيم آگاه ، کن اگاهمان اي به هر سوزي تو را ساز دگر اي به هر سازي تو را راز دگر
من از عهد آدم تو را دوست دارم از آغاز عالم تو را دوست دارم چه شب ها من و آسمان تا دم صبح سرودیم نم نم ، تو را دوست دارم
نگاهم کن که بی نگاه تو جهان حتی به یک نگاه هم نمی ارزد !
ﻣﻦ ﺁﻣﺪﻡ ﺑﻪ ﺩﻧﻴﺎ ﻛﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﻢ ﺧﺪﺍ ﻛﻨﻪ ﺑﺘﻮﻧﻢ ﻛﻪ ﻻﻳﻖ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﻢ
برای انسان های موفق هفت روز هفته ، هفت امروز است و برای دیگران هفت روز هفته ، هفت فردا !
ره آسمان درون است ، پر عشق را بجنبان پر عشق چون قوی شد ، غم نردبان نماند
گر نمیتوانی شاه راه باشی ، کوره راه باش اگر نمیتوانی خورشید باشی ، ستاره باش با بردن و باختن اندازه ات نمی گیرند هر آنچه که هستی ، بهترینش باش !
این روزها عشق را با دست پس می زنند و با پا پیش می کشند حیف از عشق که زیر دست و پاست
از سرم دست برنمی دارند خاطرات خوش نداشته ام
باران سربی میشود وقتی نیستی میریزد بر سرم خاطراتت
بعضی اوقات فکر می کنم که شاید بهشت خاطرات گذشته باشد
بعضی درد ها را باید نوشت بعضی درد ها را باید گفت بعضی درد ها را باید کشید …
غمگینم همانند گمشده ای که بجای اینکه دنبالش بگردند ، بیشتر فراموشش میکنند …
من همونم که میگفتی به هزار گریه میارزه پس نزا از غمه دوریت شونه های من بلرزه
خدايا ! در برابر هر آنچه انسان ماندن را به تباهي ميکشد مرا با نداشتن و نخواستن رويين تن کن … علي شريعتي
نشناخته را محرم هر راز مکن قفل دل خود بر همه کس باز مکن در قلک دل براي آينده خويش جز عشق خدا هيچ پس انداز مکن
اي خدا اي بي پناهان را پناه رهنماي عاشق گم کرده راه ره نمي دانيم بنما راهمان نيستيم آگاه ، کن اگاهمان اي به هر سوزي تو را ساز دگر اي به هر سازي تو را راز دگر
من از عهد آدم تو را دوست دارم از آغاز عالم تو را دوست دارم چه شب ها من و آسمان تا دم صبح سرودیم نم نم ، تو را دوست دارم
نگاهم کن که بی نگاه تو جهان حتی به یک نگاه هم نمی ارزد !
ﻣﻦ ﺁﻣﺪﻡ ﺑﻪ ﺩﻧﻴﺎ ﻛﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﻢ ﺧﺪﺍ ﻛﻨﻪ ﺑﺘﻮﻧﻢ ﻛﻪ ﻻﻳﻖ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﻢ
برای انسان های موفق هفت روز هفته ، هفت امروز است و برای دیگران هفت روز هفته ، هفت فردا !
ره آسمان درون است ، پر عشق را بجنبان پر عشق چون قوی شد ، غم نردبان نماند
گر نمیتوانی شاه راه باشی ، کوره راه باش اگر نمیتوانی خورشید باشی ، ستاره باش با بردن و باختن اندازه ات نمی گیرند هر آنچه که هستی ، بهترینش باش !
این روزها عشق را با دست پس می زنند و با پا پیش می کشند حیف از عشق که زیر دست و پاست
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}